توضیحات :
به نام خدا
مقاله : ماکس وبر جامعه شناس لیبرال
این مقاله با فرمتword و آماده پرینت می باشد
مقدمه
اولین جلسه از سلسله نشست هایبازخوانی جامعه شناسی آلمان، بازخوانی ماکس وبر (1864 –1920) جامعه شناس واندیشمند شهیر آلمانی بود که دکتر تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهراندر 28 اردیبهشت ماه در این رابطه سخنرانی کرد. دکتر آزاد در ابتدای سخن بر این نکته تاکید کرد که از منظر وی، وبر، قطعا و صرفا جامعه شناسی آلمانی نیست! همانطورکه ((ابن خلدون))، عرب و مسلمان و ((شریعتی )) صرفا شیعه و ایرانی نیستند! بلکهاینها شخصیت هایی جهانی و برای همه هستند و به همین دلیل هم هست که ما مجازیم و میتوانیم درباره این جامعه شناسان سخن گوییم و به بازخوانی جامعه شناسی های مختلفبپردازیم. و بر همین مبناست که برای مثال آشنایی ما و دانشجویان ما از ((هابرماس)) و مکتب فرانکفورت و حتی وبر بیش از خود دانشجویان آلمانی است. وی افزود: برای بازخوانی آرا و اندیشه های ماکس وبر من ازاین دریچه و به عنوان یک شخصیت خودمانی صحبت می کنم و البته سعی می کنم وبر را درارتباط با مسائل اجتماعی اخیر ایران مورد بحث قرار دهم از آخر به اول و نگاهی بهوبر امروز.
مطالعات وبر
دکتر آزاد درباره جامعه شناس بودن ماکس وبر افزود: برخلاف عقیده بسیاری ازمتفکرین، من برآنم که وبر، جامعه شناس ترین جامعه شناسان و حتی بیش از ((کنت)) و((دورکیم)) و ((زیمل)) جامعه شناس است! البته باید توجه داشت که ورود وبر به جامعهشناسی نه با اختیار که به اجبار بوده است. درباره وی ذکر شده است که مطالعاتتاریخی، اقتصادی و حقوقی پایه و عمده مطالعات و علایق او را تشکیل می داد و او خود،نیز بیشتر می خواست حقوقدان و مورخ و اقتصاددان سیاسی باشد تا جامعه شناس! اما بهعقیده ((جرج ریتزر)) جامعه شناس بزرگ آمریکایی، مشکلات فکری و روانی که حتی وی را به فکر خودکشی نیز سوق داده بود،موجب شد به توصیه پزشکان به مطالعات جامعه شناختی، سفر و رهایی از مطالعات حقوقی واقتصادی روی آورد. وبر در این مسیر سعی کرد طبق این توصیه، هم جهان را، تاریخ جهانرا و سرمایه داری را بیشتر بشناسد و هم با نشر کتابهایی از جمله قواعد روش جامعهشناسی و تحلیل جامعه شناسی و مطالعات جامعه شناسی دین، به دیگران و اطرافیان ثابتکند که از سلامت کامل روانی بهره می برد. وبر در همین راستا غرب را بیشتر شناخت،تاریخ تمدن اروپا و سرمایه داری معاصر را مورد واکاوی قرار داد و به نتایج علمی نیزنائل شد. از همین جاست که وی در دو حیطه به خوبی جامعه شناس بودن خویش را نمایان میسازد: یکی در مطالعات تاریخی اجتماعی اش که در سال 1904 به کتاب ((اخلاق پروتستان وروحیه سرمایه داری)) منجر شد و دیگر آن که از سال 1909 به عنوان موسس انجمن جامعهشناسی آلمان وارد عمل شد.
این استاد جامعه شناسیدر مورد مطالعات وبر اضافه کرد: وبر در سیر مطالعات تاریخی اجتماعی خویش در موردتمدن غرب به دو کانون و سوال بنیادی می رسد: اولا: چگونه این تمدن تاریخی غرب (مثلاروم)ایجاد شده و ماهیت آن چگونه است؟ ثانیا: این هستی مسلم زشت خوب دوست داشتنی بهنام سرمایه داری و مدرنیته (مثلا آمریکا) چه ویژگی و خصوصیاتی دارد؟ وبر در اینمطالعات به نیکی هم در نقش شارح سرمایه داری و هم به عنوان منتقد سرمایه داری عملمی کند و این فرصت و امکان را می یابد که خودش به عنوان فرد و ناظر درباره یک بخشتاریخ تمدن که برپاست، داوری و قضاوت کند.