دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق دانشجویی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق دانشجویی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۶ مطلب با موضوع «رشته تاریخ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

توضیحات : 
«بخارا از بلاد شرقی قبه ی اسلام است ودر میان آن نواحی به مثابت مدینة السلام ،‌سواد آن به بیاض نور علما و فقها آراسته ،‌و اطراف آن به طرف معالی پیراسته ،‌و از قدیم باز در هر قرنی مجمع نحاریر علماء هر دین آن روزگار بوده است ؛ و اشتقاق بخارا از بخار است که به لغت مغان مجمع علم باشد و این لفظ به لغت بت پرستان ایغور وختای نزدیک است که معابد ایشان که موضع بتان است بخار گویند و در وقت وضع نام شهر بمجکث بوده است .»جوینی مورخ ایرانی در حدود سال 1260(657ه ق)، سالها بعد از آنکه مغولها بخارا را فتح وغارت کرده بوده چنین می نوشت .عصر طلایی شهر سپری شده بود اما بخارا هرگز اهمیت خود را حتی تاپایان امپراتوری تزاری در 1918 میلادی نیز از دست نداد .

آسیای مرکزی همواره برای غربیان دارای جاذبه بوده ،‌و شهرهای سمرقند و بخارا درآن سرزمین واحه ها وبیابانها چون یک جفت گوهر می درخشیدند .قومی که در سرزمینهای پر آب پوشیده از جنگل زیست می کنند از اعجاب و حقشناسی کسانی که از ریگزارها بهشت کوچکی به وجود آورده اند و زندگیی سپنجی بر قطعه زمین مشروبی ایجاد کرده اند و همواره در برابر طبیعت حالت دفاع به خود گرفته اند ،‌چیزی نمی دانند. زیرا در آسیای مرکزی خط فاصل میان استپ و زمین مزروع همان لب آب حیات بخش است ،‌و واحه ها در نظر اقوام بیابانگر در مقایسه با بیابانهای نامهربان باید بهشت جلوه کرده باشد .

مردم آسیا ،‌چنانچه از تحقیقات باستانشناسی برمی آید،‌در ادوار اولیه ی زندگی خویش ،‌ظاهراً‌ از تپه ها به دره های حاصلخیز رودخانه ها سرازیر شده اند. در همان تپه ها بود که آنان زراعت و ساختن خانه و مسکن را آموخته بودند. یکی از این دره ها در آسیای مرکزی دره ی رود زرافشان بود که از فلات پامیر ،‌مشهور به «بام دنیا» ، به سوی ریگزارهای بیابان قزل قوم جاری می شود .

در واحه ی کنونی بخارا مساکن متعلق به عصر حجر قدیم کشف نشده است .از این امر نباید چنین نتیجه گرفت که این سرزمین در آن عصر مسکون نبوده است ،‌ بلکه فقط باید چنین نتیجه گیری کرد که تا کنون از آن آثاری به دست نیامده است . چون بسیاری از لایه های مساکن در واحه های مشروب و مزروع هموار فراهم آمده اند فقط با حفریات عمیق می توان امیدوار بود که آثاری از ادوار ما قبل تاریخ به دست آید. چون در این ناحیه نیز مثل نقاط دیگر آسیای مرکزی ابزاری از عصر حجر قدیم کشف شده ،‌بنابراین می توان پذیرفت که مساکن باستانی نیز در واحه ی بخارا وجود دارد . وجود اشیاء چندی از عصر مفرغ دلیل بروجود مساکنی از هزاره ی دوم پیش از میلاد است ‌، اما هنوز پژوهش و کاوش کافی که تصویری از دوران ماقبل تاریخ بخارا به دست دهد ،‌به عمل نیامده است . بنابراین باید به تاریخ اخیر این سرزمین اکتفا کنیم و تاریخ قدیمتر آن را ره محققین ادوار ما قبل تاریخ واگذاریم .

آسیای مرکزی از هنگامی وارد صحنه ی تاریخ گردید که کورش کبیر امپراطوری پهناور هخامنشی را تأسیس کرد . معهذا نام واحه ی بخارا نه در کتیبه ی بیستون داریوش آمده و نه هرودوت آن را جزء ساتراپ نشینهای تابع امپراتوری ایران ذکر کرده است . در اوستا ،‌کتاب دینی زرتشتیان ،‌نیز ذکری از ناحیه ی بخارا به میان نیامده و لذا می توان چنین فرض کرد که بخارا در آن زمان جزء ساتراپ نشین سغدایانا ،‌ که نامش در همه ی مآخذ فوق الذکر آمده ،‌محسوب می شده است . مورخین دوره ی اسکندر کبیر نیزاطلاعاتی دراین باب نمی دهند. تنها مطلبی که آرین و کوینتوس کورتیوس ذکر کرده اند آن است که بر ساحل سفلای رود پولی تیمتوس . یا زرافشان ،‌پیش از آنکه این رود در ریگزارهای فرو رود ،‌یا،‌ ظاهراً‌ در دوره ای ،وارد دریاچه ای گردد که بطلمیوس دریاچه ی آمویه نامیده ،‌مساکن بسیاری وجود داشته است . مدارک باستانشناسی نیز ،‌با وجود غیر مکفی بودنشان ،‌وجود مجاری آبیاری و مساکنی را که مربوط به دوره ای بسیار قدیمتر از آمدن اسکندر کبیر است در واحه ی بخارا تأیید می کند ،‌ متأسفانه هیچ گونه مآخذ ادبی مربوط به این دوره ی پیش به دست ما نرسیده است .

گرچه مدرکی در دست نداریم ،‌ظاهراً محتمل به نظر می رسد که واحه ی بخارا به دولت یونانی باکتریا که توسط مهاجرین یونانی و پادگانهای اسکندر و نخستین پادشاهان سلوکی در شرق ایران تأسیس گردید ،‌منضم شد . در عین حال که شاهانی چون یوثیدموس ،دمتریوس ،‌و دیگران ظاهراً‌ بر تمام سرزمین سغدیانا نظارت مستقیم داشتند ، احتمال کلی می رود که واحه های چندی در آسیای مرکزی خود مختاری خود را حتی در دوره ی دولت اسماً یونانی باکتریا نیز حفظ کردند .کشف سکه های یونانی باکتریایی درآسیای مرکزی دلیل بر حکومت مستقیم نمی تواند باشد .از طرف دیگر شکی نیست که نفوذ فرهنگ هلنیستی بسیار شدید بود . مجسمه ها و نقاشیهایی که در محلهایی چون ایرتام نزدیک ترمذ، بنجیک ،‌ و ورخشه (یا فرخشه )‌ به دست آمده گواه نفوذ عظیم هنر یونانی در آسیای مرکزی در طول دو قرن پیش از میلاد است .ظاهراً‌ فرهنگ یونانی به موازات نفوذ در آسیای مرکزی در شمالغرب هند نیز نفوذ می یافت ، و همین امر بود که منجر به تشکیل مکتب قندهاری هنر بودایی گردید.

در قرن دوم پیش از میلاد طوایف بیابانگرد شرق اقصی سرزمینهای واقع میان آمودریا (جیحون) و سیر دریا(سیحون)‌ را مورد تاخت و تاز قرار دادند ،‌و ظاهراً‌ در واحه ی بخارا سکنی گزیدند و جمعیت بومی آن را تحت انقیاد خویش در آوردند. برای اولین بار در منابع چینی به مطابی در باب آسیای مرکزی بر می خوریم . در حدود سال 129 قبل از میلاد یک فرستاده ی چینی به نام چانگ چی ئن از آسیای مرکزی دیدن کرد و به این نکته پی برد که قومی که در مآخذ چینی یوئه –چی نامیده شده اند قبلاً‌ قسمت عمده ی کناره های رود جیحون را تسخیر کردند و یکی از قبایل آن قوم ،‌سلطنتی تشکیل داد که در تاریخ به نام همین قبیله به امپراتوری کوشان معروف است . امپراتوری کوشان از قرن اول تا قرن چهارم میلادی قدرت فرهنگی و سیاسی حاکم در افغانستان و آسیای مرکزی بود .

در دوره ی امپراتوری کوشان ،‌دین بودایی در آسیای مرکزی و چین اشاعه یافت . اکنون که کتیبه هایی به زبان کوشان (از سرخ کتل افغنستان و نقاط دیگر ) کشف و قسمتی از آن قرائت گردیده ،‌بهتر می توان نقش مهم این جانشینان یونانیان را در آسیای مرکزی ارزیابی کرد . احتمالا در دوره ی سلطنت شاه بزرگ کوشان کانیشکا(‌که دوران سلطنتش به درستی معلوم نیست و احتمالا می توان گفت که رونقش در آغاز قرن دوم میلادی بوده است )‌زبان کوشانها به الفبایی مأخوذ از یونانی نوشته شده است . زیرا روی سکه های اولیه ی کانیشکا هم نوشته ی یونانی دیده می شود و هم نوشته ی کوشانی ،‌در صورتی که در سکه های اواخر سلطنت وی اثری از نوشته ی یونانی نیست . کوشانها در دوره ی کانیشکا نوشته های بودایی را به زبان کوشانی و سپس به زبانهای سغدی و چینی ترجمه کردند،‌و شاید بتوان گفت که نقش آنان در این امر مهمتر از پیشرفتهای فرهنگی دیگر بود. می توان پذیرفت که بسیاری از مدارک بودایی سغدی و چینی که در ترکستان چین به دست آمده هر دو از اصل کوشانی ترجمه شده بودند ،‌زیرا اصطلاحات مشترک بودایی از قبیل سمصاره (تناسخ)، تثاگته (پس اندرآی )و کلسه (ناپاکی)‌،در ترجمه های چینی و سغدی دال بر وجود مأخذ مشترک ثالثی است که احتمال می رود مکتبی از مکتبهای مترجمین کوشانی بوده باشد . نیز احتمال می رود که در دوره ی کوشانها دین بودایی به سرزمینهای واقع میان رودهای جیحون و سیحون آمده باشد .

اهمیت تاریخی کوشانها چنانچه شاید و باید مورد توجه واقع نشده و هر چه بر اثر کشفیات جدید باستانشناسی اطلاعات ما در باب آنان بیشتر شود نقش این قوم به عنوان واسطه ی فرهنگی میان چین و هند و خاور نزدیک بارزتر می گردد. انتشار سفالینه های دوره ی کوشانها در خاکریزهای دستی واحه ی بخارا دال بر رونق اقتصادی آن دوره است . محتملا قدیمترین مدارکی که درباره ی سکونت انسان در محل شهر حالیه ی بخارا می توان نشان گرفت مربوط به همین دوره است .

در کاوشهایی که در یکی از قدیمترین مساجد بخارای حالیه یعنی مسجد مغاک عطار توسط باستانشناس شوروی و. ا . ششکین به عمل می آمد در عمق دوازده متری سفالینه هایی کشف شده که احتمالا متعلق به سالهای اول میلادی می باشند . مسجد مغاک عطار ظاهراً همان مسجد قرون وسطایی ماخ است که مؤلفین اسلامی از آن نام برده و نوشته اند که در محل یکی از آتشکده های سابق بناشده بود . چون بسیاری از امکنه ی مقدس حتی بعد از تبدیل مذهب جنبه ی تقدس خود را حفظ می کنند‌ ،‌و تبدیل معابد بت پرستان به کلیساها و کلیساها به مساجد گواه این امر است ،‌ بنابراین بعید به نظر نمی رسد که محل مسجد مغاک عطار که اکنون در مرکز شهر قرار دارد ،‌همان نقطه ای باشد که پیش از آن یک دیر بودایی در آن بر پا بوده است .به این ترتیب مسجدی بر روی آتشکده ای که مخصوص مراسم مذهبی محلی بوده بنا گردیده و همین آتشکده نیز به نوبه ی خود بر روی یک وهاره ی (بهار) بودایی ساخته شده است . این سه لایه ی مذهبی را می توان به طور کلی به ادوار تسلط مسلمانان ،هفتالیان ،وکوشانها بر بخارا مربوط دانست .

نشانه ی دیگری که فرضیات فوق را به ظاهر منطقی جلوه می دهد موضوع نامهای بخاراست .در بسیاری از مآخذ اسلامی نام اصلی بخارا بمجکث آمده ،‌و از مطالعه نقشهای اسلامی دوران قرون وسطی چنین بر می آید که بمجکث به ارک اطلاق می شده ،‌ و کانال یا نهری آن را از جایگاه ماخ که بعدها مغاک عطار نامیده شد،‌جدا می کرده است . بنابراین بخارا یعنی مساکنی که در اطراف معبد ماخ بوده با بمجکث فرق داشته و آن دو بعدها یکی شده است .در اینجا نمی توان به سراغ دلایل اثبات این فرض رفت ،‌ اما همین فرض به روشن شدن اطلاعاتی که در مآخذ موجود و مخصوصاً در آثار جغرافیا نویسان در باب بخارا آمده کمک خواهد کرد.

این نکته جالب است که شهری به نام بخار در ایالت بهار هند و جود دارد و ریشه هر دو اسم را وهاره گفته اند که بر دیرهای بودایی اطلاق می شود . احتمال بیشتری می رود که نام بخارا (‌در ترکی بقار) مشتق از وهاره باشد ،‌زیرا موارد بسیاری هست که نام بنای مشهوری به تمام ناحیه ای که این بنا در آن واقع بوده اطلاق گردیده است . به علاوه خوارزمی از نویسندگان دوره سامانیان می نویسد البهار نام بتکده ای است در هند . اما نام « بخارا »‌ در زمانهای نسبتاً متأخری در مآخذ آمده است . قدیمترین مأخذ تاریخ داری که در آن نام بخارا آمده سفرنامه زایر بودایی مذهب چینی هسیوآن تسانگ در حدود سال 630 بعد از میلاد است . می توان قبول کرد که سکه های فرمانروایان بخارا ،‌که در آنها نام بخارا آمده ،‌مربوط به دوره ای قدیمترند ،‌اما این سکه ها فاقد تاریخ می باشند .

این سکه ها عین سکه های سیمین بهرام پنجم ساسانی (بهرام گور)است که در حدود سالهای 421 تا 439 میلادی در ایران سلطنت و احتمالا در آسیای مرکزی فتوحاتی کرد . قدیمترین سکه های بخارا از نوعی که گفته شد نوشته ای به فارسی میانه دارند که از سکه های بهرام پنجم سواد برداری شده است و به علاوه دارای نوشته ای به زبان محلی بخارا هستند . این نوشته اخیر الذکر عبارت «شاه بخارا »‌ است که بعد از آن اسم علم کانا یا لقب کو (کی ) به معنی « دلیر و مقتدر» که صورت محلی نام فرمانروایان اساطیری و حماسی پیش از زرتشت و معاصر اوست،ذکر می شود. پس ،‌نوشته سکه « شاهنشاه بخارا»‌ تواند بود . اما نرشخی مورخ بخارایی قرون وسطی ،‌از یکی از فرمانروایان بخارا به نام کانا یاد می کند و بجرأت می توان گفت که این نام نتیجه خیالپروی یا حاصل قرائت نادرست خطوط سکه نیست ،‌چون در سکه های بعدی الف آخر کلمه حذف شده است .انواع سکه های پیش از اسلام آسیای مرکزی محتاج تحقیق و مطالعه بیشتری هستند ،‌اما به نظر من حاصلی که باز از این مطالعه و تحقیق نتیجه خواهد شد نشان خواهد داد که سلسله های محلی اخیر نیز اصلا از کوشانها بوده اند.

می توان گفت که آغاز رونق بخارا به عنوان یک شهر مهم احتمالا از اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم میلادی ،یعنی از هنگامی است که هفتالیان بر قسمت اعظم آسیای مرکزی حکومت می کردند. بعد از شکست هفتالیان از بهرام ،‌محتملا نفوذ ایرانی در آسیای مرکزی افزایش یافت،‌همچنانکه تقلید از سکه های بهرام در آسیای مرکزی دلیلی بر این امر است . به عقیده باستانشناسان در همین دوره بود که بر روی دیوار بزرگ دور واحه بخارا بنای عظیمی ساخته شده است .

دیوار بزرگ اطراف بخارا،‌ که آن را به طنز کنپیرک «پیرزن» نامیده اند، درآسیای مرکزی منحصر به فرد نبود.به قول استرابو،‌آنتیوخوس اول (281-261ق م) دیواری به دور واحه مرو بنانهاد،‌در حالی که سمرقند، چاچ (نزدیک –تاشکند )، و واحه های دیگر نیز دیواری بزرگ بخارا که به طول دویست و پنجاه کیلو متر به دور واحه کشیده شده بود،‌حتی مربوط به قبل از میلاد باشد ،‌اما مدارک باستانشناسی در این مورد فاقد قطعیت اند . این دیوار طویل قسمتی از واحه را که آبیاری می شد محصور می ساخت و شکی نیست که حصاری در مقابل پیشروی شنهای بیابان ونیز وسیله دفاعی در مقابل دست اندازی طوایف بیابانگرد به شمار می رفت . حتی امروز نیز قسمتهایی از دیوار مذکور ،‌مخصوصاً‌ در مناطق شرقی و جنوب شرقی واحه بخارا ،‌باقی است .

بعد از فتوحات اعراب این دیوار بارها توسعه داده شد و تعمیر گردید. به موجب مآخذ اسلامی یک تعمیر کلی در سال 782 (165ه ق) شروع گردید و تاسال 830 (214 ه ق ) ادامه یافت .در دوره حکومت پر رونق سامانیان این دیوار رو به ویرانی نهاد و از آن به بعد دیگر به عنوان حصار،‌چنانچه در دوره پیش از سامانیان بود،‌مورد استفاده واقع نشد. البته دیوار بخارا تقریباً تا زمان حاضر به جا ماند و اصطخری، جغرافیا نویس قرون وسطی می نویسد که هیچ شهر دیگری در شرق جهان اسلام استحکاماتی نظیر بخارا نداشت.نه تنها شهر دارای دیوار مستحکمی بود بلکه ارک یعنی مقر نیز استحکامات دفاعی منحصر به فردی داشت.

برگردیم به موضوع هفتالیان، این مهاجمینی کهه از شرق اقصی آمده بودند نقش کوشانها و ظاهراً زبان آنها را نیز به ارث بردند، یا میتوان گفت که آنان زبان ایرانی باکتریا را که کوشانها به کار می بردند، و به همین مناسبت زبان کوشانی ـ باکتریایی نامیده شده، اقتباس کردند. به نظر من بهتر است که تاریخ منطقه وسیع فرهنگی مشرق ایران به یک دوره کوشانی و یک دوره هفتالی،که متعاقب دوره کوشانها فرا رسیده،تقسیم شود. این تقسیم بندی به هیچ وجه تقسیمات فرعی یا نظرهای کلی دیگر در باب تاریخ مشرق ایران را نفی نمی کند، لیکن فقدان منابع ایجاب می کند که در هر گونه تلاشی برای بنای مجدد تاریخ راه سادگی اختیار شود.ظاهراًدر حماسه ایرانی فردوسی سرزمین کوشانها مکرر به معنی واحه بخارا آمده واین امر، حتی در دوره حکومت هفتالیان نیز نباید دور از انتظار تصور شود.

می توان پذیرفت که هفتالیان برواحه بخارا، و همچنین بر قسمت اعظم حوزه فرهنگی مشرق ایران از اواسط قرن پنجم تا اواسط قرن ششم میلادی حکومت کردند. گرچه بعید نیست که عناصر ترک و آلتایی نیز در میان هفتالیان بوده باشند، اما بخش عمده مردم از نظر زبان ظاهراً و از نظر فرهنگ قطعاً ایرانی بوده است. در تاریخ قرون وسطایی بخارا تألیف نرشخی به داستانی بر می خوریم که ممکن است حاکی از شکست فرمانروای هفتالی بخارا به دست ترکان در حدود 565 میلادی باشد. این مطلب از خود نرشخی نیست بلکه از مؤلف دیگری است به نام نیشابوری که تألیف او در تاریخ بخارای نرشخی درج شده است. به موجب این داستان پیش از تأسیس شهر بخارا، فرمانروای سراسر آن منطقه در بیکند، که در جنوب غربی واحه، در نزدیکی رود جیحون، واقع بود، زندگی می کرد. حاکمی به نام ابروی یا به احتمال قویتر ابرزی، چنان جور وستمی به مردم روا داشت که آنان از فرمانروای ترکی، که سرانجام وی را اسیر و اعدام کرد، استمداد کردند. محققین کوشش بسیار کرده اند تا هویت فرمانروایانی را که در این داستان از آنان اسم برده شده مشخص سازند. متون چینی که منابع اصلی به شمار می روند در مطالب مربوط به این قسمت از آسیای مرکزی که از چین بس دور افتاده است، ندرتاً دارای صراحت است، چون نام یکی از خاندانهای سلطنتی هفتالیان ورز بوده این وسوسه دست می دهد که ابرزی را آخرین فرمانروای هفتالی واحه بخارا بپنداریم .

در حالی که ترکان واحه بخارا راجزء قلمرو حکومت خویش ساخته بودند، ظاهراً قدرت واقعی همچنان در دست یک سلسله حکومتی محلی باقی مانده بود که احتمالاً در قرن چهارم یا پنجم میلادی، به دنبال انقراض امپراتوری کوشان، به صورت امارتهای مختلفی، دست کم در شمال رود جیحون، تشکیل یافته بود. در اینجا باز هم باید گفت که مدرک مستقیمی دال بر دوام زیاد سلسله که در واحه بخارا فرمانروایی کرد در دست نیست، و آنچه دراین باره می دانیم از منابع عربی و فارسی است. در این مآخذ این سلسله فرمانروایان محلی بخارا خداة نامیده شده اند. معهذا در سکه هایاین فرمانروایان به «گپ» که به معنای شاه است بر می خوریم، و این نکته از جمله نکاتی است که نشان می دهد زبان محلی لهجه از سعدی بوده است. حکومت بخار خداتها تا دوره اسلامی نیز ادامه یافت ومی توان قبول کرد که تسلط اعراب بر این منطقه نیز نظیر تسلط ترکان بوده وهردو از طریق فرمانروایان محلی حکومت می کرده اند.


دانلود پروژه بخارا در ماوراء النهر

  • جواد صادقی
  • ۰
  • ۰

توضیحات : 
این مقاله دارای فرمت word و آماده پرینت میباشد.


دانلود مقاله سیاست داخلی امیر کبیر در دوران صدارت

 

فهرست
موضوع صفحه سیاست داخلی امیر کبیر 1 
مشکلات دوران صدارت امیر کبیر 2 
اصلاحات داخلی 3
تمرکز قدرت یا مبارزه باملوک الطوایفی 4
تابلویی از وضع کشور 5
درغرب 5
درجنوب 6
درکرمان 7
درشرق وشمال 7
درزنجان 8
خلاصه 8
تجدید آرامش 9
ازدواج با خواهر شاه 12
شورش سربازان 12
نیروی محافظت امیر را نجات داد 13
تنظیم بودجه یا مبارزه با استعمار اقتصادی: 14
وضع مالیات قبل از امیر 16
تحصیل حقوق دولت بر اساس عدالت 18
جلوگیری از حیف ومیل بودجه 19
تشویق صنعت وتکثیر ثروت: 21
اقتباس از صنعت غرب 21
کارخانه های احداث شده 22
حمایت از صنایع دستی 22
معادن 25
کشاورزی 28
تقویت بنیه دفاعی: 30
نقش قدرت 30
سلاح روز 31
مخالفت استعمارگران با ایجاد قدرت 32
نمونه ی دیگر 33
امیر کبیر و ارتش 36
نیروی دریائی 38
نهضت فکری وعلمی 40
شعار استعمار 40
مدرسه دارالفنون 43
کارشکنی ها ی استعمار 46
شیر بی دم وسرو اشکم 48
امیر کبیر ومذهب 50
عبادت امیر کبیر 54
مبارزه با خرافات 55
بناهای مذهبی ورد مظالم 55
مشروبات الکی 56
شکستن بستها 56
شئون روحانیت 60
قضاوت 63
چند انتقاد 64
اصلاحات داخلی دیگر 67
سوال وجواب 68
در خاتمه 68


سیاست داخلی امیرکبیر: 
مشکلات دوران صدارت امیر کبیر: 
امیر کبیر وارث وضعی کاملاً نامساعد ومملو از مشکلات وموانع برای خدمت و کار بود. او زمانی برای صدارت برگزیده شد که همه چیز همه جای مملکت را فساد وتباهی فرا گرفته و کشور به طرف سقوط و نیستی پیش می‌رفت. کادرهئیت حاکم بصورت غیر قابل اصلاحی در فساد و نکبت غوطه ور بود . ابزار ماشین اداره مملکت رنگ زده و کار درستی از پیش نمی برد . 
شمال و جنوب کشور مثل موم در دست انگلیس و روس بود. دربار که مرکز و مرجع تمام قدرت ها بود مانند آلت بی اراده‌ای در دست بیگانگان بود. ارتش که می بایست مدافع ملت باشد بصورت سازمانی در جهت سرکوبی و ناراحت کردن مردم در آمده بود ودر مقابل حملات بیگانگان و دشمنان تاب و توان و مقاومت نداشت. نیروی دریایی که در آن زمان نقش حیاتی را در کشور می توانست داشته باشد در ایران اصلاً وجود نداشت طبق قرار داد ترکمانچای ایران از داشتن نیروی دریایی ممنوع بود صنعت به صورت موجود در کشورهای پیشرفته آن روز در ایران اصلاً به چشم نمی خورد و صنایع دستی مختصری که از قدیم در زندگی طبقه متوسط کشور حیات ووسیله امرار معاش بود. 
کشاورزی و دامداری به همان وضع قرون وسطی باقی مانده بود و بهره برداری از معادن و ذخایر و ثروتهای خدادادی کشور به فکر کسی راه نیافته بود و اگر کسی به فکرش می افتاد با توجه به وضع زمامداران کار شکی های یغماگران خارجی خیالی خام پیش نبود.


دانلود مقاله سیاست داخلی امیر کبیر در دوران صدارت

  • جواد صادقی
  • ۰
  • ۰

توضیحات :


عنوان مقاله : انقلاب فرانسه


این مقاله با فرمت wordو آماده پرینت می باشد

 

فهرست:

ویژگیهای رهبری انقلاب فرانسه

ایدئولوژی

وضعیت اقتصادی

اقتدار نظامی

مشارکت مردمی

طبقه رهبران انقلاب

حمایت کشورهای بیگانه از انقلاب

انقلاب کبیر

 

 

ویژگیهای رهبری انقلاب فرانسه

در فرایند انقلاب چهره هایی مانند لافایت ، روبسپیر ، "دوک د . اورلئان" مطرح هستند که هیچ کدام رهبری انقلاب را در تمامی دوران شکل گیری و پیروزی آن به طور جامع در دست نداشتند

ایدئولوژی

لیبرالیسم نقشی در پیروزی انقلاب نداشت ، ایدئولوژی طبقه خاص روشنفکر ، انقلاب علیه کلیسا بود

 

وضعیت اقتصادی

مشکلات مالی واقتصادی : در فرانسه در دوران قبل از انقلاب بین پنجاه سال قبل از آن دچار مشکلات و بحرانهای اقتصادی بود.

 

اقتدار نظامی

در طول پنجاه سال قبل از انقلاب مدت 26 سال درجنگ و منازعات بین المللی بود و در این منازعات جز یک ایالت ، نه تنها چیزی بدست نیاورد. بلکه شکستها و خسارتهای عظیم مالی و جانی و ارضی بدنبال داشت و افسران در انقلاب 1789 حوصله و علاقه دفاع از حاکمیت را نداشتند و با انقلابیون همراه شدند.

مشارکت مردمی

در فرانسه میران مشارکت مردم در براندازی رژیم های مستبده حاکم بسیار اندک بوده و حتی گفته شد که نقشی نداشته اند و رژیم فرانسه به خاطر ضعفهای خود الزاماً تسلیم شده بود

 

طبقه رهبران انقلاب

در انقلاب فرانسه :رهبران از طبقات متوسط و بالای جامعه بوده و طبقه روشنفکر و تحصیل کرده رهبری انقلاب را برعهده داشتند .

 


دانلود پروژه تحقیق درباره انقلاب فرانسه

  • جواد صادقی
  • ۰
  • ۰

توضیحات : 

تاریخ ایرانیان حکومت مادها

این مقاله با فرمت WORD و آماده پرینت است.

فهرست مطالب: 
تاریخ ایرانیان: حکومت مادها
مادها، اولین حکومت پادشاهی ایرانیان(در غرب ایران)
یادداشت و شرحی بر حکومت پادشاهای ایرانیان
امپراطوری مادها
معیشت و اقتصاد در دوران ماد
ساختار اجتماعی و زندگی دینی جامعة مادها



حکومت مادها اغلب اولین حکومت پادشاهی ایرانیان نامیده می شود، حکومتی که یک دولت پادشاهی را تاسیس کرد و همچنین توسط قبایل گوناگون و پراکنده یک کشود متحد را ایجاد نمود.باور عمومی این است که پیش از پایه گذاری امپراطوری ماد، قبایل ایرانی، قبل و بعد از مهاجرتشان به این فلات، به شکل انفرادی و یا اتحادی از قبایل کوچک و بدون وجود سلسله مراتب حکومتی ویژه زندگی می کردند.

با این وجود، معرفی حکومت مادها بعنوان اولین حکومت پادشاهی ایران بنظر می رسد که بسیار تحت تاثیر موقعیت جغرافیای آنها بوده است، تا اینکه برتری سیاسی شان.به اقتضای همزمانی آنها به امپراطوری های پابرجا و استوار و همچنین با فرهنگ و سواد بالای بین النهرین، بنظر می رسد مادها از ذکر شدنشان در دانسته های تاریخی و وقایع دوران آشوری ها و بابلی ها بسیار منفعت کرده اند.از آنجا که همواره گفته می شود که مادها در میان قبایل ایرانی در برقراری حکومت پادشاهی پیشقدم بوده اند، نشانگر حضور مخصوص و ویژه انها در تاریخ مکتوب می باشد.با این وصف، مدرکی وجود دارد که نشان می دهد قبل از شکل گیری این حکومت پادشاهی در غرب ایران، حداقل یک حکومت پادشاهی پیش از تاریخی در شرق قلمرو قبایل ایرانی وجود داشته است.


دانلود پروژه تاریخ ایرانیان حکومت مادها

  • جواد صادقی
  • ۰
  • ۰

این پایان نامه با فرمت ورد و آماده پرینت میباشد

بررسی نسخ چاپ سنگی


چکیده:
این پروژه مشتمل بر  چهار فصل است.  درفصل اول این پروژه به مباحثی چون تاریخچه چاپ سنگی ، ظهور کاغذ ماشینی، ضرورت حضور چاپ در ایران و معرفی نمونه های چاپ سنگی و نسخ طوماری اشاره شده است. فصل دوم  به بررسی و شناسایی انواع کاغذ و مواد مورد استفاده در ساخت آن چون انواع مرکب ها و جوهرها، انواع روش های ساخت و تولید، آهارها و چسب ها و شناسایی آن ها ، جلد و انواع آن ، و... اختصاص دارد. فصل سوم نیز به آسیب شناسی  وبررسی آسیبها و فصل چهارم به بیان  مراحل حفاظت و درمان  نسخه طوماری قرآن اختصاص دارد.
مقدمه
منت خدای را که قلم آفرید و حرف ساخت تا همنشینی حروف به دستان قلم بر پیکر سفید کاغذ به دست عالمان توانای هر عصرنقش بندد.
و ستایش پروردگار را که توفیق ورود به عرصه گرانسنگ مرمت با ارزش ترین کتاب آسمانی را بر من ارزانی نمود تا سهمی اندک  را در حفظ  یادگاران کهن بر عهده گیرم.
دلایل و ضرورت ورود چاپ به ایران
کتاب در ایران از طریق خوشنویسی و نسخه نویسی تکثیر می شد و هم اینک در کتابخانه های کشور از این گونه کتابها زیاد است. در دوران قاجار بعد از بازگشت محصلان ایرانی از اروپا و گسترش افکار و نظریات جدید در زمینه های مختلف آموزشی، علمی و فرهنگی که حاصل تجارب آنها از تحصیل در غرب بود، ضرورت تاسیس مدارس جدید به شیوه غربی و آموزش جوانان از اقشار مختلف مورد توجه قرار گرفت. با تاسیس دارالفنون و دیگر مدارس، از آنجایی که اصیل ترین ابزار و مواد آموزشی در مدارس جدید کتاب بود، نیاز به تاسیس چاپخانه هایی در کشور برای چاپ و انتشار کتابهای درسی و سایر مکتوبات احساس شد.[1]

دوره کتاب خطی تقریبا با آمدن صنعت چاپ به ایران به سر می رسد. سابقه چاپخانه در ایران به عهد صفویه می رسد که این چاپخانه درجلفای اصفهان توسط خاچاطور گیساراتسی تاسیس شد (1636م) و اینک بعضی از آثار چاپی آن در موزه کلیسای وانک جلفا موجود است. اولین کتاب (زبور داوود) ایران در این چاپخانه به چاپ رسیده است که تاریخ آن به 200 سال بعد از اختراع گوتنبرگ می رسد. در سال 1227 ه.ق مقارن با سلطنت فتحعلی شاه قاجار، اولین چاپخانه سربی در تبریز ایجاد شد و اولین کتابی که در آن به چاپ رسید کتاب فتح نامه تالیف میرزا ابوالقاسم قائم مقام بود. تا قبل از تاسیس این چاپخانه کتب چاپی فارسی و عربی در هندوستان، مصر و شهرهای اروپایی انتشار می یافت و سپس وارد ایران می شد. نخستین چاپخانه سربی در تهران در سال 1239 ه.ق دایر گردید که از جمله آثاری که در آنجا به چاپ رسید می توان به کتاب محرق القلوب اشاره کرد. صنعت چاپ در زمان ناصرالدین شاه رواج بیشتری یافت و کتب متعددی در آن زمان به چاپ رسید. اولین کتاب چاپ سنگی ( قرآن مجید ) که در سال 1248ه.ق به چاپ رسید، نتیجه همین ترویج است
بابایی، محبوبه و رئیسی مبارکه، سهیلا؛ مطالعاتی در تاریخ چاپ، گلشن راز، تهران:1378 ص 108 [1]
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول:  مطالعات تاریخی

- دلایل و ضرورت ورود چاپ به ایران

- تاریخچه چاپ سنگی

- معرفی اولین نمونه های چاپ سنگی و نسخ طوماری

- دلایل ظهور کاغذ سازی ماشینی

فصل دوم:  فن شناسی

- تکنیک چاپ سنگی

- بررسی کاغذ نسخ چاپ سنگی

- بررسی تزئینات نسخ چاپ سنگی

- بررسی نحوه شکل گیری قرآن طوماری
فصل سوم:  آسیب شناسی

- بررسی آسیبهای وارده و ارائه راه حل درمان آن

- بررسی عوامل آسیب رسان و ارائه راه حل پیشگیری

فصل چهارم:  اجرای عملیات مرمتی و ارائه راهکارهای حفاظتی انجام شده


دانلود بررسی نسخ چاپ سنگی
  • جواد صادقی
  • ۰
  • ۰

این پایان نامه با فرمت ورد و آماده پرینت میباشد


بررسی زمینه های توافق در دیدگاه های ایران و روسیه

 

فهرست مطالب

صفحه

کلیات تحقیق1

1طرح مسا له 1

2فرضیه ها 2

3پرسش اصلی پژوهش3

4پرسش های فرعی پژوهش3

5فرضیه اصلی 3

6فرضیه های فرعی  3

7متغیر مستقل ووابسته  4

8روش پژوهش4

9هدف پژوهش4

10سازماندهی پژوهش4

11سابقه علمی ومنابع اصلی پژوهش  5

فصل اول: اهمیت دریای خزر و موقعیت جغرافیایی اقتصادی ،

ژئوپلتیکی و زیست محیطی7

1موقعیت جغرافیایی  8

2آب وهوا  9

3اقتصاد  9  

1-3 ماهیگیری 9

2-3نفت وگاز 10  

3-3بازر گانی11

4-3حمل ونقل11

4 ژئوپلتیک دریای خزر12

صقحه 5محیط زیست دریای خزر 14
فصل دوم: چالشها وزمینه های واگرایی در روابط ایران وروسیه

از دوره قاچار تاکنون

بخش اول: بررسی چا لشهای موجود در روابط ایران وروسیه

از ابتدا تا فرو پاشی شوروی 16

1چالشهای موجود در روابط ایران وروسیه

در دوران تزارها 19

1-1تصرف سرزمین هر جا که ممکن باشد19

2-1جلوگیری از نفوذ کشور های مخالف منافع

روسیه در سرزمین ایران  19

3-1کسب سیطره بر سیاستهای داخلی و خارجی

ایران به منظور به حداقل رساندن نفوذ20

4-1 کسب حد اکثر منافع اقتصادی وسیاسی در ایران  21  

2 چالشها در مناسبات ایران وروسیه پی از انقلاب

 اکتبر 197 روسیه تا پیروزی انقلاب اسلامی 21

1-2نگاه به ایران به عنوان کشوری که از آن طریق می توان
 
انقلاب سوسیالیستی را به سایر کشور ها منتقل نمود  21

2-2کسب حداکثر منافع سیاسی واقتصادی
 
به عنوان یک ابر قدرت 22

3-2دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس و اقیانوس هند23

4-2تغییرات در سیاست شوروی نسبت به ایران  23

5-2تلاش برای جذب ایران به اردوگاه کمونیست  23

3چالشهای بین دو کشور در دوره زمانی بین وقوع

انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی شوروی24  

1-3 تهدید منافع شوروی توسط ایران با توجه به شعار نه شرقی24
صفحه

نه غربی24

2-3توجه به انقلاب ایران به عنوان یک جنبش رهایی بخش  25

3-3سطح پایین مبادلات اقتصادی26

4-3کمک تسلیحاتی به عراق در جریان جنگ تحمیلی  26  

بخش دوم:و عوامل واگرایی درروابط ایران

وروسیه پی از فوپاشی شوروی  27

1نگرش به غرب وکمیت سرمایه داری 27

2ایفای نقش برتر در معادلات جهانی  27

3گسترش فروش تسلیحات روسی به ایران و

ضعف تکنولوژی27

4افزایش هزینه های امنیتی به نفع روسیه وبه ضرر ایران 28

5سکوت روسیه در مقابل بهره برداری از نفت

دریای خزر توسط کشورهای آذر بایجان و قزاقستان  29  

6تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای آسیای میانه  30

7تغییر در ژئوپلتیک منطقه پی از فروپاشی شوروی30

8بی اعتمادی نسبت به اهداف روسیه در گسترش 32

9استفاده از ایران براب وحدت آسیای مرکزی

و قفقاز33  

10توافقات پشت پرده روسها33

11نگاه ابزاری به ایران برای گرفتن امتیازات

بیشتر از کشورهای غربی33

صفحه

12محافظ تاریخی ملت ایران35

13ناهمخوانی سیاستهای روسیه در حوزه خزر

با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران 35

14ناهمگونی ایدئولوژیک فرهنگی دو کشور

صفحه

ایران وروسیه 36

15اختلاف در منافع دراز مدت ایران وروسیه  

در خصوص مسیر انتقال انرژی حوزه خزر36

16روابط اقتصادی چالشی برانگیز36

17انعطاف روسیه در مقابل حضور کشورهای غربی 37

18مشکلات زیست محیطی دریای خزر بخاطر

حضور کشورهای بیگانه و اقدامات خودسرانه برخی

کشورهای ساحلی  37

1-18راهکارهی دستیابی به امنیت زیست محیطی

در منطقه 38

فصل سوم: دیدگاههای کشورهای ساحلی در

خصوص رژیم حقوقی دریای خزر 41

بخش اول: رژیم حقوقی دریای خزر 44

1رژیم حقوقی دریاها ودریاچه ها از دیدگاه

حقوق بین الملل  44

2وضعیت دریاچه خزر با توجه به کنوانسیون

حقوق دریا ها وتعیین رژیم حقوقی آن  46

1-2معاهدات مربوط به دریاچه خزر  47

2-2علل ناکارآمدی معاهدات سابق  49

3-2فروپاشی وجانشینی دولتهای تازه

استقلال یافته50  

بخش دوم:نارسایی رژیم حقوقی گذشته

دریای خزر و پیچیدگی وضع رژیم حقوقی جدید52  

بخش سوم: مواضع کشورهای ساحلی در

خصوص رژیم حقوقی دریای خزر53

1مواضع قزاقستان53

2مواضع آذربایجان  53

صفحه

3مواضع ترکمنستان54

4مواضع روسیه55  

5مواضع جمهوری اسلامی ایران57

فصل چهارم: زمینه های اشتراک منافع وهمگرایی ایران وروسیه در

عرصه سیاست خارجی  63

بخش اول: سطح سه گانه همکاریهای جمهوری

 اسلامی ایران وروسیه پی ازفروپاشی  64

1همکاریهای دوجانبه 64

2همکاریهای منطقه ای ایران وروسیه 67

1-2همکاری برای حل بحران های منطقه ای 67

2-2سازمان همکاریهای دریای خزر 68

3-2بهره برداری از منافع انرژی دریای حزر 68

4-2همکاری در خصوص انتقال انرژی ازحوزه

دریای خزر 68

5-2ارتباط کشورهای آسیای مرکزی وقفقاز

با اقتصاد جهانی69

3همکاریهای ایران وروسیه در سطح بین المللی69

بخش دوم: عوامل موثر در همگرایی جمهوری اسلامی ایران وروسیه70  

1 منافع روسیه در خصوص گسترش همکاریه با ایران 70

1-1جلب حمایت ایران برای مقابله با نفوذ

قدرتهای بیگانه در منطقه 70

2-1نزدیکی به ایران برای نفوذ به خاورمیانه ،

خلیج فارس وکشورهای اسلامی 71

صفحه

3 -1گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران

به منظور گرفتن امتیاز از غرب  71

4-1همکاری با ایران برای جلوگیری از افراط گرایی قومی

 ونژادی وبی ثباتی در منطقه 72

5-1جلب حمایت ایران برای مخالفت با توسعه

ناتو به شرق  72

2منافع ایران در گسترش همکاریهای خود با روسیه 73

1-2نگاه به روسیه به عنوان تامین کننده

تسلیحات و تکنولوژی جدید73

2-2همکاری با روسیه برای جلوگیری از سلطه

شرکتهای خارجی وفراملیتی بر منلفع انرژی منطقه  73

3-2 جلب حمایت روسیه در مقابل نفوذ کشورهای

مخالف جمهوری اسلامی ایران در منطقه خزر 73

4-2همکاری باروسیه به منظور مقابله با

فشارهای آمریکا وغرب  74

فصل پنجم: نتیجه گیری76

منابع مآ خذ  82

چکیده پایان نامه

با فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی دریای خزر که مرز بین خاک دو کشور ایران وشوروی سابق بود بین پنج کشور ساحلی قرار گرفته وکشورهای استقلال یافته هرکدام خواهان سهم مناسبی از منابع معدنی و آبزیان دریا هستند از آنجائیکه مطابق توافقهای گذشته بین ایران وشوروی سابق (عهد نامه مودت 1921 وقرارداد تجارت وبحرپیمایی 1940) توافقات بین این دوکشور بوده و دریای خزر از نظر حقوقی مشترک میان دوکشور بوده وحالت مشاعی داشته است وقراردادهای گذشته نیز به روشنی نحوه بهره برداری ازبستر وزیر بستر دریا را ومنابع وذخایر معدنی این دریا را مشخص ننموده است وبهره برداری از منابع زمینی آن در خارج از منطقه انحصاری 10 مایلی نیزوضعیت روشنی ندارد لذا به منظور جلوگیری از اقدامات دو جانبه و چند جانبه کشورهای ساحلی برای بهره برداری از این دریا که مشکلات سیاسی وزیست محیطی غیر قابل جبرانی را بوجود خواهد آوردلازم است همه کشورهای ساحلی با توجه به اینکه دریای خزر یک دریای بسته است و وضعیت حقوقی این دریا بایستی توسط کشورهای ساحلی وبا یک توافق همه جانبه مشخص شود با در نظر گرفتن همه جوانب امر اقدام به تدوین رژیم حقوقی این دریا بنمایند

و چون کشورهای ایران وروسیه ازمهمترین کشورهای منطقه بوده که در گذشته نیز این دریا در ما لکیت این دوکشور بوده می توانند سهم بسزایی در ایجاد توافق کشورها داشته با شند

بررسی ریشه های همگرایی و واگرایی دو کشور ایران وروسیه در عرصه سیاست خارجی نشان می دهد که روزبه روز دیدگاههای این دو کشور به هم نزدیک شده و باحضور کشورهای غربی وشرکتهای چند ملیتی در منطقه دریای خزر وتهدید بالقوه غربیها برای ایران وروسیه بخاطر جلوگیری از غیر قابل کنترل شدن دریای خزر این دوکشور مجبور هستند تا دراسرع وقت وضعیت حقوقی این دریا را مشخص تا از ملاحضه سایر کشورها و بهره برداریهای خودسرانه که مشکلات متعدد امنیتی و زیست محیطی را بوجود خواهدآورد جلوگیری نماید

سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر و اجلاسهای متعدد سران کشورهای ساحلی که آخرین اجلاس آن مهرماه سال 1386 در تهران برگزار شد نشان دهنده عزم کشورهای ساحلی علی الخصوص ایران وروسیه برای حل مشکلات فی مابین و تدوین رژیم حقوقی این دریا است

طرح مسا له:1-

دریای خزر با وسعت000/370 کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان در سرزمین آسیا و اروپا در شمال ایران و در محل تلاقی آسیای مرکزی ، قفقاز و ایران واقع شده است و مجموع طول ساحل دریای خزر 6380 کیلومتر مربع است که در اختیار پنج کشور ساحلی روسیه ، ترکمنستان ، قزاقستان و جمهوری  آذربایجان و ایران قرار دارد  این دریا منطقه مهم تولید نفت و گاز طبیعی جهان محسوب می شود و ذخایر این منطقه بعد از خلیج فارس می تواند منبع بادوامی در طول 40 سال آینده باشد  و همچنین کشتیرانی و ماهیگیری ( علی الخصوص خاویار ) از دیگر منابع اقتصادی این دریاست  بعد از فروپاشی شوروی تعداد کشورهای ساحلی از دو کشور به  پنج کشور روسیه ، ایران ، ترکمنستان ، قزاقستان و جمهوری آذربایجان  افزایش یافت
یکی از مهمترین مسائل موجود در بهره برداری از ذخایر نفتی و گاز و ماهیگیری و کشتیرانی دریای خزر تعیین رژیم حقوقی است که مورد رضایت تمامی کشورهای ساحلی باشد  جمهوری اسلامی ایران قراردادهای 1921 و 1940 مابین ایران و شوروی سابق را تا تعیین  رژیم حقوقی همه جانبه رامبنای بهره برداری از دریا می دا ند و در مقابل هر گونه بهره برداری بدون توجه به منافع کشورهای دیگر مخالفت نموده و در اجلاس های متعدد سعی در دستیابی به حقوق متعارف خودداشته است اجلاس کشورهای

ساحلی در اردیبهشت ماه 1381 در عشق آباد و مهرماه 1386 در تهران علیرغم دستیابی به یک توافق جامع توانست پاره ای از مسائل فی مابین را مرتفع نماید ولی برای توافق در همه ابعاد راه طولانی در پیش است


دانلود بررسی زمینه های توافق در دیگاه های ایران و روسیه
  • جواد صادقی