دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق دانشجویی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق دانشجویی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

دانلود پروژه پایان نامه مقاله تحقیق گزارش کارآموزی گزارش کارورزی طرح توجیهی گزارش کارآفرینی

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

توضیحات : 
هنر و خلاقیت

این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد

فهرست:

مدتیشن هنر و خلاقیت

هنر و خلا قیت هنری

تجلیل از خلاقیت های هنری در تورنتو

مدتیشن هنر و خلاقیت

هنر و هنرمند، نیازمند خلاقیتند. هنرمند بی‌آفرینش هنرپیشه است، اما هنرپیشه نیست. پیشه روزمرگی دارد و رکود. هنر راکد را نمی‌هٔوان هنر نامید چون پویدن آبستنِذهنیتی خلاق نیست، ذهنیت و مفهوم خداوند اثری است هنر و هنرِ بی‌خدا پدیده‌ایستهرزه، سخت در دسترس، مبتذل و اینجائی! یا بهتر بگویم ”هرجائی“. ..و آن‌چه دمِ دستباشد و سهل‌الوصول، خطر روزمرگی امانش نمی‌دهد. روزمرگی خاص پیشه‌هاست، اما هنر کهپیشه نیست... گاه متعجب می‌شوم که چرا ساعت‌ها، روزها و ماه‌ها را صرف اثباتچیزی می‌کنیم که برایمان از روز هم روشن‌تر است. چرا این‌قدر پیچیده‌ بینی؟! اما... من معتقدم هنرمندِ راستین، خود پیامبرست، بی هیچ تعارفی! و باز معتقدمبی‌وحی و بی‌کرامت، پیامبری دروغی بیش نیست که مردم فریبانِ بی‌هنر خود را این‌گونهمی‌نامند. سزایش هم پیداست. سنگبارانِ فحشای بی‌هنری توسط رسولانِ هنر ناب وآسمانی. نیز بر این باور هستم که مدیتیشن، این وحی و الهام را موجب می‌شود. اصلاًنیازی به نشست‌های مراقبه هم نمی‌بینم، چون مراقبه پیوسته جاریست. به پیامبر، وحی،هنگام راه رفتن، خوردن و خوابیدن و ... نازل می‌شود. مولانا پیر طریقت در چرخ‌هایشدُر می‌پروراکند؟! او پیوسته در سماع است و می‌خواند:

سماع آرام جان زندگان است

کسی داند که او را جان جان است

پیامبر هنرمندی است که برای من مصداق زیبا وجامعی است. هنرمند برای خلق اثر هنری، نیازمند ذهن پاک است. ذهنی که مملو ازمفهوم، ناآرام و بی‌تاب، اما پرتوان باشد. چنین ذهنی آبستن است، اما نمی‌زاید تاآرام گیرد، نفس عمیق (پرانا) می‌خواهد زایمانِ آرام (خلسه‌آور) باشد. نفس عمیقمی‌خواهد تا درد قابل تحمل باشد. دم‌ِ عمیق می‌خواهد تا پرقدرت و زیبا بدمد. ایندمِ عمیق همان مراقبه‌ٔناخودآگاه هنرمند است. من معتقدم هنر بی‌مراقبه امکانمحالیست که تنها از زبان موضع‌گیران بی‌منطق شنیدنیست. هنرِ راستین که از اعماقِناخودآگاه می‌تراود، نه تکنیک‌های نخ‌نما و تکراری، که بازی با سبک‌ها را می‌پسندد. تمام هنرمندان راستین مراقبه‌گرند، چراکه بی مراقبه ادراک نیست. بی ادراک هم هیچاحساسی وجود ندارد و بی احساس هم ... و این آخری پایهٔهر هنری است، یعنی احساس. احساسی که در وجود هنرمند ریشه می‌گیرد و از راه مراقبه شکوفا می‌شود و جان گرفته وآن‌گاه متولد می‌شود. ای‌ بسا که در مراقبه نطفه بسته و در ذهن و جان ریشه می‌تند
در بازیگری لحظه‌ایست به نام ”کشف“. کشفِ احساسی ازاعماق ذهن. این اتفاق برای بازیگری که مدیتیشن هم نمی‌داند قابل پیش‌بینی است، امابرای بازیگری که مدیتیشن می‌داند، بهتر و بیشتر اتفاق خواهد افتاد و همین امر راپالایش می‌دهد، چراکه ذهن او دیگر روزمره نیست، کاشف است (چون با هر کشفی حیرتیهمراه است و با هر حیرتی پرسشی و با هر پرسشی، پاسخی و ...) کشف شهود به ادراکمی‌رسد و بعد به احساس. باز این دور به احساس رسید. پس می‌توان گفت مدیتیشن هنرمندرا بااحساس می‌کند. ناهمواری‌های ذهن را آرام می‌کند. آرامشی که سکون و انفعالنیست. محصول همان دمِ عمیق است که زادن آرام را به دنبال خواهد داشت. خلقی با شکوهدر هیاهوی ذهن.

هنر و خلا قیت هنری

در باب مقوله‌ی هنر و خلاقیت هنری وهنرمند مطالب مختلفی از اندیشمندان هنری که در این وادیه سعی و اهتمام بسیارورزیده‌اند ارائه گردد. یکی از پیشگامان این نظریه تولستوی بوده که در قرن نوزدهمدر مورد هنر چنین عنوان مینماید"هنر یکی از دو وسیله ترقی بشریت است. انسان از راهکلمات افکار خویش و به یاری نقوش، احساسات خود را با همه‌ی آدمیان در میان می‌گذاردو این سخن نه فقط درباره‌ی حال، بلکه گذشته و آینده نیز صادق است. اگر انسانی ایناحساس را تجربه کند. حالت سازنده‌ی اثر بدو سرایت نماید و اختلاط و اتحاد خود را باانسان‌های دیگر احساس کند موضوعی که این حال را در او بوجود آورده، هنر است و میزانسرایت آن تنها معیار ارزش هنر است. " ماکسیم گورکی ارزش هنری را چنین عنوانمی‌نماید" هرگاه ارزش‌ها مبانی واقعی داشته باشند هرگز جنبه‌ی مطلق بخود نمی‌گیرندارزش‌های واقعی نسبی و دائم در تغییر هستند پس نامیرایند. هنر پیشاپیش می‌تازد. قافله سالار است. رمز و بقای هنر فقط در گفتن نیست بلکه در چگونه گفتن است" ومحمودطرزی در بحث هنر میگوید" انسان فقط فکر نمیکند بلکه دارای احساسات و عواطفیاست که به صور مختلف مثل نگارش، صدا، حرکت، نقوش و دیگر وسایل آنرا مجسم مینماید. هنر وسیله‌ی اجتماعی کردن احساسات است. هنر شناختی است متکی بر عاطفه و فلسفهشناختی جامع آن دو. " احمد شاملو در باب هنر میگوید: "اصولا هنر ملتزم نیست یعنیهیچ‌گاه التزام و تعهد نقشی در آفرینش هنری بازی نمیکند . التزام امری شخصی و فردیاست اما التزام هنرمند باید انسانی باشد فارغ از سیاست و تنها در راه تعالی انسانها. اثر هنری بیشتر بر فرهنگ هنری اثرگذار بوده و فهم اثر بر توده‌ها مستقیما مورداستقبال نبوده و اکثرا اثر یک هنرمند بواسطه‌هایی در توده‌ها در جریان زمانتاثیرگذار میگردد


دانلود مقاله هنر و خلاقیت

  • ۹۴/۱۰/۲۴
  • جواد صادقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی