توضیحات :
مقاله قاطعیت و جنسیت
فهرست:
نگاهی به ریشة قاطعیت
اهمیت رفتار قاطعانه در روابط دختران و پسران
مهارت قاطعیت (جرأت آموزی) در روابط دختران و پسران
بررسی رفتار قاطعانه در روابط
عوامل موثر در رفتار قاطعانه
اجزای رفتاری نا آشکار و پنهان
مهارت قاطعیت ونه گفتن در روابط
رفتارقاطعانه چگونه باشد ؟
رفتار قاطع یعنی چه؟
الگوهای چهارگانه ارتباط با دیگران
قاطعیت در ارتباط بادیگران
هوش اجتماعی و قاطعیت
داشتن عزت نفس نمودی از قاطعیت
روشهای تقویت اعتماد به نفس
گروه بندی افراد قاطع
قاطعیت در روابط دختران و پسران چه کمکی می کند؟
قاطعیت در سه حرکت
نگاهی به ریشة قاطعیت
«فَشِلتُم» از مادّة «فَشَل» به معنای سستی در اراده و ضعف در تصمیمگیری و قاطعیت استکه ناشی از ترس یا غیر آن باشد؛ و از آثار آن، اضطراب و اختلاف و کسالت و ترس است.
«تَنازَعتُم» از مادّة «نَزع» به معنای جذبکردن چیزی و کندن آن از مکان خودشاست، که از آثار آن «فَشلَتُم»، یعنی ضعف در تصمیمگیری و قاطعیت در کارهاست که بهدنبالش تنازع، یعنی کشمکش و ستیزهکردن و به مخالفت برخاستن با یکدیگر است.
اهمیت رفتار قاطعانه در روابط دختران و پسران
وقتی در برخورد با مردم، موضع تدافعی نمی گیرید و به راه سلطه جویی نمی روید، در واقع در فرآیند تصمیم گیری دیگران ، حتی اگر باب میل تان هم نباشد دخالت نمی کنید و می گذارید تمام اختلاف نظرها تا جایی که امکانش باشد از راه مذاکره به توافق بینجامد. رسیدن به توافق نشانه ی کنترل رفتار نیست. کنترل رفتار زمانی مصداق پیدا می کند که کسی به محدوده ی شخصی شما، یعنی آن چه شما آن را "من" می خوانید راه یابد. محدوده ای که باید از همه چیز، از پدر و مادر گرفته تا قانون و اخلاقیات و سایرین مستقل باشد. حتی در کار روان درمانی، مشاور برای ورود به این بخش خصوصی زندگی مراجعان ، نیاز به اجازه دارد. ورود بی اجازه ی مشاور به دنیای خصوصی مراجعه کننده یا به قطع برنامه ی درمان منجر می شود و یا موجب وابستگی شدید روانی می گردد، آن طور که بیمار به گونه ای ناسالم جزیی ترین تصمیم گیری های شخصی اش را به مشاور تفویض می کند. بنابراین ضروری به نظر می رسد که مشاوران بکوشند به جای تصمیم گیری برای مراجعه کننده به او مهارت های زندگی را آموزش دهند. پژوهش ها نشان داده است برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است.
رفتار، تنها با داشتن علم تغییر نمی کند. دختران و پسران ما دانش را دارند ولی نگرش و عملکرد آنها متفاوت است. آن ها برای به مرحله ی عمل درآوردن آن چه فرا می گیرند به مهارت هایی نیاز دارند، مهارت های زندگی ، مهارت در گفت و گو، رفع اختلاف ، اندیشه ی نقدگرایانه، تصمیم گیری و ارتباطات برای نوجوانان امری حیاتی است. این گونه مهارت ها به دختران و پسران می آموزد تا به عنوان افرادی برابر، با یکدیگر رابطه داشته باشند، به طور گروهی کار کنند، خودباوری به دست آورند و در برابر فشار همسالان و بزرگسالان در مقابل انجام اقدامات مخاطره آمیز غیر ضروری ایستادگی کنند.
مهارت قاطعیت (جرأت آموزی) در روابط دختران و پسران
مهارت قاطعیت یکی از انواع ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی است که طی بیست سال اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با پیچیده شدن زندگی به خصوص در جوامع صنعتی ، نیاز به احقاق حقوق فردی بیشتر احساس می شود. این روش برای طیف وسیعی از اختلافات مانند اختلافات زناشویی ، افسردگی ، رفتار ضد اجتماعی و پرخاشگری و مشکلات همراه با آن ها به کار می رود.
تعاریف زیادی از مهارت قاطعیت ارائه شده است. یکی از آنها می گوید: "ایستادگی بر نظرات شخصی و بیان افکار، احساسات و باورها به صورت مستقیم ، صادقانه و متناسب به گونه ای که به حقوق دیگران نیز احترام گذاشته شود."
به عبارت دیگر می توان گفت رفتار قاطعانه دارای سه خصیصه است:
1- رفتار قاطعانه ، بیان صادقانه و مستقیم افکار و احساسات است.
2- رفتار قاطعانه از نظر اجتماعی پسندیده است.
3- هنگام انجام رفتار قاطعانه، حقوق و احساسات و آرامش دیگران در نظر گرفته می شود.
بررسی رفتار قاطعانه در روابط
روش دیگر تعریف رفتار قاطعانه آن است که مشخص شود رفتار قاطعانه چه چیزی نیست. رفتار قاطعانه متفاوت از پرخاشگری است.می توان گفت رفتار پرخاشگرانه ، بیان خصومت آمیزی است که فرد بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران و توجه به آن می خواهد به هدف خود دست یابد.
رفتار قاطعانه ، متفاوت از خجالت و کمرویی است. در حال خجالت و کمرویی فرد با لحن توأم با معذرت خواهی ، افکار، احساسات و حقوق خود را بیان می کند. در رفتار قاطعانه ، فرد با ملاحظه و توجه به دیگران ، بر دیدگاه خود ایستادگی می کند. احساسات، نظرات و افکار خود را به صورت باز و آشکار بیان می کند ، صدای محکمی دارد، به راحتی به صورت فرد دیگر نگاه می کند، به موضوعات مهم می پردازد، خود را برابر دیگران می داند، نه به کسی صدمه می زند و نه اجازه می دهد به او صدمه زده شود.
(کسی که نمی تواند بر ترس غلبه کند ، هنوز اولین درس زندگی را نیاموخته. "امرسون" )
عوامل موثر در رفتار قاطعانه
رفتار قاطعانه نیازمند توانایی ایجاد پاسخ های انعطاف پذیری است که نسبت به وضعیت های خاصی که در موقعیت های تعارض برانگیز به وجود می آیند حساس باشد. بنابراین به نظر می رسد که در ایجاد این گونه رفتارها ، اجزای رفتاری آشکار و نهان دخیل باشند.
اجزای رفتاری ناآشکار و نهان
مهارت های شناختی شامل باورها ،عقاید و شناخت ها.
الف : یکی از عوامل شناختی ، شناسایی حقوق فردی و شخصی است. افراد قاطع شناسایی دقیق تری از حقوق شخصی خود در شرایط مختلف دارند. مثل:
- حق دارید مسوولیت حل مشکلات دیگران را نپذیرید.
- حق دارید نظرتان را تغییر دهید.
- حق دارید اشتباه کنید و مسوولیت آن را بپذیرید.
- حق دارید بگویید: "نمی دانم." و....
ب: یکی دیگر از اجزای شناختی اصلاح باورهای فرد است. اولین قدم برای مقابله با این باورها، شناسایی افکار غیرمنطقی و جایگزینی فعالانه افکار منطقی به جای آن ها است.
آیا تابهحال به ارزش واقعی خود فکر کردهاید؟ چه اندازه به خود احترام میگذارید؟در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد میکنید؟با قدرت و قوت رفتار میکنید یا ضعف و انفعال؟اصولاً با شکست چگونه روبرو میشوید؟ خود را مقصر میدانید و به سرزنش و ملامت خود میپردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی میپذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چهحالتی به شما دست میدهد؟خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق میدانند یا سست و بیاراده؟حتماً میپرسید طرح این سؤالها، بیانگر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتمادبهنفس مسألهای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتمادبهنفس دارد، خود را شایسته میداند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.
احساس خود باوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب میگردد، و از بروز حالت ناامیدی و یأس و همچنین داشتن تصور نادرستی از قابلیتها جلوگیری میکند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیتهای بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز میبیند.
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار پندارهای خیالی است، بهگونهای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و… خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی میکند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهای مطلوب برایش فراهم نیست، همواره یأس و ناامیدی را تجربه میکند و دچار افسردگی میشود.